شادي در درون خودتان است.
آيا اگر خيلي قاطعانه به شما بگويم كه شاد بودن و يا نبودن شما تنها در دستان خودتان است، تعجب ميكنيد؟ اما بدانيد كه واقعاً اين طور است. شادي و خوشحالي چيزي است كه هر كس بايد آن را درون خود بجويد و هيچ كس غير از خود انسان نميتواند در اين مورد برايش كاري انجام دهد. شايد اطرافيان، حرفها و شوخيهاي افراد خانواده براي مدت زمان كوتاهي بتواند در شما شادي ايجاد كند اما اين نوع شادي دوام زيادي ندارد و به محض آن كه، فرد مورد نظر در جمع نباشد ديگر بهانهاي براي شاد بودن هم وجود ندارد. شادي در قلب ماست و اگر گاهي اوقات در بيرون هم به دنبالش ميگرديم صرفاً بهانهاي ميخواهيم تا آن شادي دروني را شكوفا كنيم. وقتي كه يك ماجراي عشقي و دلدادگي براي ما به وجود ميآيد تنها براي اين است كه احساسات عشقي درون ما شكوفا شود و معشوق يك بهانه? خوب است. اگر بتوانيم سرچشمه شادي را پيدا كنيم و با نگاه كردن به قلب و روحمان بتوانيم منابع عظيم و بيكران شادي را كشف كنيم، ميتوانيم با شناختن بهتر آن وضعيت ايدهآلي را در زندگي فراهم كنيم و در هر موقعيت و با هر سختي آن را حفظ كنيم. در هر صورت اين يك واقعيت انكارناپذير است كه زندگي انسانها با يكديگر تفاوت بسياري زيادي دارد و در مورد همه سختيها و كاستيهايي وجود دارد اما با همه? اين اوضاع استاندارد خاصي براي شاد بودن تعيين نشده كه بتوانيم بگوييم اگر به آن نقطه رسيديد يعني كه ديگر براي هميشه شاد و خوشحال خواهيد بود. شادي به طور مطلق حاصل انگيزه دروني است و در زندگي همه? ما عناصر شاد كننده و يا غم آفرين به وفور يافت ميشود و اين تنها خودمان هستيم كه ميتوانيم شكارچي غم و يا شادي باشيم. پس با اين حقيقت انكارناپذير كنار آمديم كه در زندگي همه موقعيتهاي تلخ و ناراحت كننده پيدا ميشود اما اين به عهده خود شخص است كه چقدر و چه مدت به آن موقعيت بچسبد. گاهي وقتها يك اتفاق ناراحت كننده زندگي فردي را تا آخر عمرش تحت تأثير قرار ميدهد اما براي شخص ديگري اين اتفاق ناگوار صرفاً حادثه تلخي است كه در مقطعي از زندگياش بروز كرده و حالا بايد آن را فراموش كند. صددرصد به شما بستگي دارد كه كدام يك را انتخاب ميكنيد اگر ذاتاً غصه خوردن را دوست داشته باشيد حتي در خوشترين لحظات هم نگراني يك اتفاق ناراحت كننده همراه شماست و بالاخره بعد از هر خنده، گريهاي است. انسانهاي غصه خور وضعيتهاي شادي آور را موقتي ميدانند و هميشه منتظرند كه يك اتفاق بد حالشان را خراب كند، آنها نميتوانند از زندگي شاد لذت ببرند. اما يك انسان شاد، موقعيتهاي ناراحت كننده را به اميد فردايي روشن و شاد به خوبي تحمل ميكند و كل زندگي را يك داستان شاد و خوشحال كننده ميداند. اين دو ديدگاه مختلف نسبت به زندگي، موقعيت و جايگاه انسان را در زندگي مشخص ميكند. تلاش كنيد كه در اين اقيانوس پر از موج، قايقران قايق شاديها باشيد و در حوادث زندگي غوطه بزنيد و به دنبال جواهر با ارزش شادي باشيد. همه? ما قابل تغيير هستيم، پس معطل نكنيد و بهترين گزينه را انتخاب كنيد
نظرات شما عزیزان: