درباره وبلاگ

عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . . ----------------------------------- یارب ز تو دل به هرکه بستم توبه بی یاد تو هرکجا نشستم توبه صدبار شکستم و ببستم توبه زین توبه که صدبار شکستم توبه ----------------------------------- به شهرعاشقانه ی ماخوش اومدین ماسعی می کنیم بهترین مطالب رو ازخدا.ازآرامش.ازعاشقی براتون بزاریم ممنون ازخوبیتون
آخرین مطالب
نويسندگان
شهرعاشقی
هرچی دل تنگت بخواد
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 1:57 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       
 
مجادله و كشمكش‌هاي دوران زناشويي بويژه در سال‌هاي اول ازدواج بسياري از زوج‌ها را به مطب مشاوران خانواده و متاسفانه گاه دادگاه‌هاي خانواده مي‌كشاند. حال آن‌كه با به كارگيري روش‌هاي بسيار ساده و كمي گذشت و انصاف مي‌توان از اين معضل كه دامنگير افراد زيادي است، خلاصي يافت.

اين نوشتار چند شيوه براي كاهش جر و بحث‌هاي زندگي مشترك را به شما پيشنهاد مي‌كند.
هرگز آتش خشم خود را شعله‌ور نسازيد
اين حقيقت دارد كه گاهي اوقات بين زن و شوهر‌ها كشمكش به وجود مي‌آيد و وقتي هر يك از طرفين تصور مي‌كنند كه حق با اوست، دوست ندارد در اين نبرد بازنده باشد در نتيجه انفجار خشم هر دو زندگي را به آتش مي‌كشد.كمتر از 10 ثانيه طول مي‌كشد كه شما از درجه صفر به نقطه جوش برسيد و همين باعث يك دعواي ويرانگر مي‌شود. يكي از بزرگان مي‌گويد: بايد خشم را در نطفه خفه كنيد چون مادامي كه خشم خود را رها سازيد مانند اين است كه سدي را منفجر كنيد و آب با جوش و خروش همه چيز را نابود كند.
در نتيجه، اولين مرحله براي غلبه بر خشم متوقف كردن آن پيش از شروع است، به زبان ديگر، بايد خشم خود را در همان آغاز كنترل كنيد و بدانيد چه موقع خشمگين مي‌شويد؟ چه دلايلي باعث برانگيختن خشم در شما مي‌شود؟ آيا دلايل احساسي باعث خشمگين شدن شما مي‌شوند؟ آيا مورد خاصي است كه خشم شما را تحريك مي‌كند؟ دلايل شما هر چه هست، سعي كنيد آنها را جدي نگيريد. متخصصان مي‌گويند هنگام قرار گرفتن در موقعيت‌هايي كه خشم شما را تحريك مي‌كند هرگونه تغيير در رفتار، هر چند جزيي، به طور بالقوه باعث به وجود آمدن الگو‌هاي رفتاري صحيح در شما مي‌شود و به سود شماست.
به يكديگر مهلت بدهيد
نكته دوم اين است كه شما و همسرتان بايد سعي كنيد هر گاه حساسيت هر يك از طرفين بر سر موضوعي زياد شد، كمي به يكديگر مهلت بدهيد، هر دوي شما بايد به اين نتيجه برسيد و اين‌گونه رفتار كنيد. براي بهبود رابطه زناشويي بهتر است وقتي خشم‌تان فرو نشست در مورد مواردي كه روي آنها حساس هستيد با يكديگر گفتگو كنيد. گذشته از اين، ما با عنوان يك انسان مسلمان، بايد صبر را پيشه خود سازيم.
توجه كامل خود را به صحبت‌هاي طرف مقابل معطوف كنيد. اگر مي خواهيد يك رابطه آرام و سالم با همسرتان داشته باشيد و كشمكش‌هايتان كمتر شود، تمرين كنيد يك شنونده خوب باشيد اين نكته‌اي است كه به هيچ عنوان نمي‌توان از آن چشم‌پوشي كرد.
تفاوت‌هاي خود و همسرتان را بشناسيد
نكته سوم و مهم اين‌كه، تفاوت بين شما و همسرتان طبيعي است. در اين مورد فكر كنيد، شما به اين دليل با او ازدواج كرده‌ايد كه با شما فرق مي‌كند! يا شايد ترجيح مي داديد با همزاد خود ازدواج كنيد؟ در نتيجه داشتن نظرات متفاوت عادي و شايد از برخي لحاظ خوب هم باشد. شما نمي‌توانيد همسرتان را مجبور كنيد دنيا را آن‌گونه كه شما مي‌بينيد، ببيند. اگر او را مجبور به اين كار مي‌كنيد، فراموش نكنيد كه هر ديكتاتور ظالمي به دست مردم زير دستش كشته خواهد شد. منظور اين نيست كه شما كشته مي‌شويد بلكه اين رفتار شما بدون شك رابطه زناشويي‌تان را از بين مي برد.
احترام را گدايي نكنيد
تكبر، خود بزرگ بيني و خود محوري معمولا مشكلاتي هستند كه مانع مي‌شوند ما به طرف مقابل اجازه دهيم كارها را به روش خود انجام دهد. در يك ازدواج موفق زوج‌ها بايد روش غلبه بر اين احساسات را بياموزند. كمبودهاي شخصيتي خود را شناسايي كنند.
هرگز احترام را از كسي گدايي نكنيد بلكه آن را با كار‌ها و رفتارهاي معقول و مناسب خود به دست آوريد. كمي واقع‌بين باشيد، طرف مقابل را همان‌گونه كه هست ببينيد، نمي‌توانيد همسرتان را مجبور كنيد خودش را با نظرات و ديدگاه‌هاي شما همسان سازد. علاوه براين اگر با فردي زندگي كنيد كه عينا مانند شماست، زندگي كسالت‌باري خواهيد داشت. لذت زندگي در تفاوت‌هاست.
اشتباهات گذشته را نبش قبر نكنيد
سعي نكنيد اشتباهات طرف مقابل را از روزي كه يكديگر را ملاقات كرده‌ايد تا آن لحظه به طور مداوم به او يادآوري كنيد. فقط سعي كنيد مشكل موجود را سر و سامان دهيد و هرگز آن را به مشكلات قبلي ربط ندهيد و نگوييد: «تو هميشه اين كار را مي‌كني»، «هر دفعه كه... تو همين رفتار را از خود نشان مي‌دهي.»فقط روي موضوع پيش آمده تمركز كنيد، سعي نكنيد موضوعات مشابه را نبش قبر كنيد، هر چند كه وسوسه مي‌شويد.
سعي كنيد هر دو برنده شويد
در آخر سعي كنيد راه‌حلي پيدا كنيد كه هر دو در اين نبرد پيروز باشيد. همان‌طور كه قبلا گفتيم شايد تا مدتي ديكتاتورها بتوانند حرف خود را به كرسي بنشانند، اما عاقبت دردناكي در انتظارشان است. هميشه اين نكته را در ذهن داشته باشيد كه سعي نكنيد «برنده» باشيد و به همسرتان نشان دهيد «حق» باشماست. هر آنچه از دستتان بر مي‌آيد انجام دهيد كه هر دو «برنده» ميدان باشيد. اين قانون در مديريت، تجارت و همه زمينه‌هاي زندگي كه شما انتظار داريد ادامه پيدا كنند، كاربرد دارد. پس در ازدواج هم موثر است. اين دستاورد باعث به وجود آمدن اعتماد متقابل و صداقت در رابطه مي‌شود. چون شما متوجه مي‌شويد كه آرزو‌هاي شما براي طرف مقابل مهم است.
مذاكره وگفتگو يك هنر است و مشهورترين تاكتيك در گفتگو و مذاكره، صبر است. صبر در تفكر، در عكس‌العمل‌ها و كارها شما را قوي مي‌كند و زندگي شما به شيريني عسل مي‌شود.


نظرات (0)
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:سن ازدواج,ازدواج, همسر, :: 1:53 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

 

سن مناسب برای ازدواج وهمچنین انگیزهای که افراد درازدواج دارند
 
ازدواج تنها راه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نموده اند. ازدواج به زن و مرد آرامش می بخشد و آنان را از انحراف و رفتارهای جنسی پرخطر و غیر اخلاقی باز می دارد.
 
در چه سنی باید ازدواج کرد؟
 
 
برای ازدواج علاوه بر نیاز به رشد جسمی و جنسی ، رشد روانی و اجتماعی نیز مورد نیاز است. در اواخر دوره نوجوانی رشد جنسی تقریبا کامل می شود و فرد توانایی تولید مثل پیدا می کند. در اواخر سنین نوجوانی اغلب دختران به فکر ازدواج می افتند، در حالیکه پسران در این سنین خواهان ازدواج نیستند. گرچه ازدواج تنها راه مشروع و سالم تأمین نیازهای جسمی و روانی نوجوانان است، ولی برای یک ازدواج موفق، آمادگی زیستی، روانی، مادی و اجتماعی لازم است. به همین جهت، متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸تا ۲۴سال و برای پسران ۲۴تا ۲۸سال توصیه می کنند. معمولا اختلاف سن ۲تا ۶سال بین دختر و پسر برای ازدواج توصیه می شود.
 
 
در صورت داشتن ازدواج زودهنگام، بهتر است داشتن فرزند تا پس از ۲۰سالگی به تعویق بیفتد. برای این منظور لازم است که زوجین با روش های صحیح تنظیم خانواده آشنا باشند.
 
 
معیارهای یک ازدواج موفق چیست ؟
 
انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان می بایستی بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی ترین معیار انتخاب همسر شناخته می شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است
 
 
در زیر به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشاره می شود
 
 
سلامت جسمی و روانی
 
انسان سالم، خانواده سالم ایجاد می کند. برخی از بیماریها ممکن است تهدیدی جدی برای سلامت انسان و همسر آینده او باشد. در این زمینه مراجعه به مراکز درمانی برای تشخیص و درمان زودرس و مشاوره قبل از ازدواج در مراکز مشاوره وزارت بهداشت توصیه می گردد.
 
منبع درآمد و شغل مناسب
 
 
برای یک ازدواج موفق و زندگی سعادتمند، مسأله شغل می بایستی جدی گرفته شود. با داشتن کار و شغل، عشق و محبت زوجین در منزل رونق و تداوم می یابد.
 
با وجودیکه داشتن شغل و درآمد لازمه خوشبختی خانواده است، باید توجه داشت که امکانات مالی به تنهایی نمی تواند حل کننده همه مشکلات یک خانواده و متضمن خوشبختی باشد و اهمیت آن تنها بایستی در کنار سایر عوامل ارزیابی شود
 
 
داشتن نیت و اراده برای تشکیل خانواده
 
هر یک از زوجین باید با دید باز و با رضایت خود اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راه حلی برای دوری از مشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیل خانواده و تعالی روحی زوجین درنظر گرفته شود. با وجودیکه والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کننده ای دارند، این نقش باید به صورت مشاوره ای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیین شریک زندگی آینده اش باشد
 
 سن مناسب و اختلاف سنی مناسب برای ازدواج
 
همانگونه که گفته شد، برای موفقیت در ازدواج، رعایت سن مناسب ازدواج بسیار مهم است. متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸تا ۲۴سال و برای پسران ۲۴تا ۲۸سال توصیه می کنند. معمولا اختلاف سن ۲تا ۶سال بین دختر و پسر برای ازدواج توصیه می شود
 
مسئولیت پذیری و پاسخگویی به نیازهای جسمی روحی و عاطفی همسر
 
 
زوجین باید متوجه باشند که با تشکیل خانواده، نقشهای جدیدی برای آنان بوجود می آید که می بایستی در مقابل آن مسئولیت پذیر باشند. زن و مرد متأهل نسبت به یکدیگر متعهد هستند و می بایستی با تمام وجود سعی در ایفای وظایف نمایند. یکی از اساسی ترین پایه های موفقیت یک زندگی زناشویی، شناخت دقیق نیازهای جسمی ، روحی و عاطفی همسر و تلاش مستمر و دائم در پاسخ به این نیازهاست . زوجین می بایستی در این جهت به یکدیگر کمک رسانند و مشوق و همکار یکدیگر باشند. همچنین لازم است تا از توقعات خارج از توانایی همسر اجتناب گردد. به عبارت دیگر زوجین باید تلاش کنند تا در کنار یکدیگر باشند و نه در مقابل هم
 
علاوه بر این، هر یک از زوجین می بایستی مسئولیت تنظیم خانواده را بپذیرند و تعداد فرزندان و فاصله مناسب تولد آنان را رعایت نمایند.
 
 
یک عشق یک همسر
 
 
این اصل متضمن دوام و خوشبختی یک خانواده است. وفاداری به همسر، وفاداری به عشق را به ارمغان می آورد
 
 
به همسر خود احترام بگذارید و گذشت داشته باشید
 
 
زوجین می بایستی در همه حال و در هر شرایطی به همسر خود احترام بگذارند. نزدیکی زوجین هیچگاه حق توهین و تحقیر یکدیگر را به آنان نمی دهد. با اولین توهین به همسر، اولین گام برای فروریختن بنای خانواده برداشته شده است و اصالت خانواده زیر سؤال می رود. هیچ خطایی از طرف همسر، شما را محق به توهین به او نمی کند. گذشت لازمه هر رابطه طولانی مدت است. انسان در طول زندگی مرتکب خطاهایی می گردد و گذشت و راهنمایی دوستانه همسر، زمینه پیشگیری از وقوع مجدد آن خطا را فراهم می کند، احساس صمیمیت را تقویت می کند و زندگی را به کام زوجین شیرین می سازد
 
 
 
معنویات
 
 
دین داری ، تقویت معنویات و توجه به دستورات مذهبی که به زیبایی در دین مبین اسلام و سایر ادیان الهی به آن پرداخته شده است، همچون چراغی روشن در راه تعالی بشریت است. زوجین باید به تقویت معنویات در یکدیگر یاری رسانند و در این صورت است که عطر و طراوت ایمان، فضای خانوادگیشان را صفا می بخشد
 
 
زمان مناسب بچه دار شدن
 
 
توجه داشته باشید که از نظر جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی صلاح نیست که یک زوج بلافاصله پس از ازدواج بچه دار شوند و حداقل در دو سال اول زندگی می بایستی از یک روش های پیشگیری از بارداری استفاده نمود. بهترین سن حاملگی برای زن بین ۲۰تا ۳۰سالگی است. حاملگی پیش یا پس از این سنین، احتمال خطرات برای سلامتی جنین و مادر را می افزاید. همچنین فاصله کمتر از ۳سال بین دو زایمان برای مادر و کودک، هر دو، خطرناک است. امروزه به دلایل متعددی بیش از دو حاملگی توصیه نمی شود.
 
 
 
هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده چیست ؟ 
 
 
متاسفانه %۸۰ازدواجها از انگیزه های غلط و خود خواهانه نشات میگیرند تعدادی از انگیزه های ازدواج به شرح زیر است :
۱- فشار اطرافیان:
 
تـاثیراتی است که دوستان،خانواده، جـامـعـه و حتی عقاید شما بر شما تحـــمیـــل مـی کنند. پیامی که مضمون آن اینچنین است: ”تو باید در یک رابـطه بـا جــنس مخــــالف خود باشی و یا حتما ازدواج کنی، اگر رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نکرده باشی حتما عیبی در تـو وجــود دارد.” در جــامعه فـــشار زیادی به افراد مجرد تـحمـــیل میگردد اما دیگر زمان آن فرا رسیده است که آنها را بـه حـــــال خود رها کنیم و بیاموزیم که تجرد آنها را درک کــرده و ارج نـهـــیم.
 
 هر فردی مختار است مجرد بماند و یا ازدواج کند.
ü رهایی از تنهایی و افسردگی:
 
 بسیاری از افراد تنها به این خاطر که تنها هستند( و یا از تنها ماندن هراس دارند) و یا مایوس میباشند تن به ازدواج میدهند. آنها تصور میکنند که ازدواج مشکل آنها را مرتفع میکند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یک گزینش صحیح نمیباشد و احتمال آنکه فرد با شخص نامناسبی ازدواج کند زیاد است. یک انسان ناامید و تنها پس از ازدواج نیز تنها خواهد ماند. برخی افراد تا آن حد از لحاظ عاطفی تهی میباشند که امیدی به یک ازدواج موفق با هیچ فردی را احتمال نمیدهند. در نهایت نیز اینگونه افراد گرفتار روابط محنت زا و غم انگیزی میشوند.
۳- عطش جنسی:
 
برخی افراد آنقدر غرق در غرایض جنسی خود میبانشد که جز روابط جنسی به چیزی دیگری نمی اندیشند. آنها رابطه جنسی را به یک رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدهند. این گونه افراد تنها بدنبال یک همخوابه میباشند تا یک همسر خوب. اینگونه ازدواجها نیز پس از مدتی به سردی گراییده و از هم میپاشد. این انگیزه معمولا در مردان مشاهده میشود و تعداد آنها هم کم نیست.
۴- گریختن از واقعیات زندگی خود:
 
بسیاری از افراد ازدواج میکنند نه به این خاطر که شخص مناسبی را برای ازدواج یافته اند، بلکه به جهت آنکه عذری برای دوری گزیدن از مشکلات و واقعیات زندگی خود تراشیده باشند. زندگی اینگونه افراد عاری از شور و اشتیاق و هدف مشخص میباشد. اما جای آنکه راه حل را درون خودشان بیابند ازدواج کرده و تصور میکنند با ورود فرد دیگری در زندگیشان، زندگی آنها نیز از سکون و کسالت آوری بیرون خواهد آمد.
 
 
۵- گریختن از رشد و بالندگی:
 
اینگونه افراد تنها به این منظور ازدواج میکنند که فرد دیگری مسئولیت مراقبت از انها را به عهده گیرد. اینگونه افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریک خود وابسته میشوند.
 
اینگوه ازدواجها در موارد زیر نمود بیشتری دارند:
ازدواجهایی که اختلاف سنی فاحشی میان دو فرد وجود دارد.
در ازدواجهایی که اختلاف فاحشی در قدرت مالی و یا موفقیت شغلی دو فرد وجود دارد.
ازدواجهایی که مغایرت محسوسی در سبک زندگی دو فرد وجود دارد.
۶- احساس گناه:
 
 برخی افراد که پیش از ازدواج با فردی رابطه دراز مدت داشته اند تن به ازدواج با فرد میدهند به این خاطر که از ترک کردن شریک خود هراس دارند که پس از رفتن آنها چه بر سر شریکشان خواهد آمد. همچنین احساس گناه میکنند زیرا که تصور میکنند آنطور که باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریک خود نداشته اند و یا متقابلا لطفهایی که شریکشان در حق آنها روا داشته را جبران نکرده اند. هنگامی که فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با فردی دیگر میدهد ثمری جز ناکامی و نابودی هر دو فرد در پی نخواهد داشت.
۷- پر کردن خلاء احساسی و معنوی:
 
اینگونه افراد دارای حس پوچی و بی ارزشی میباشند و میخواهند توسط فرد دیگری خلاء وجودی خود را به گونه ای پر کنند اما باید آگاه باشند که هر میزان هم که فرد مقابلشان آنها را دوشت داشته باشد قادر به پر کردن خلاء های زندگی آنها نمیباشد.
۸- پذیرش اجتماعی:
 
 جامعه به افراد مجرد به چشم یک انسان متهم مینگرد. این جمله را در درب ورودی بسیاری از رستورانها و یا مراکز دیگر زیاد دیده اید: ”ورود افراد مجرد ممنوع” و یا بسیار از موسسات و ادارات افراد مجرد را به استخدام خود در نمیاورند. بنابراین ازدواج انگیزه ای میگردد برای جوانان تا در جامعه مورد پذیرش قرار گیریند.
۹- تامین مخارج زندگی:
 
 اینگونه ازدواجها در زنان بیشتر به چشم میخورد که به منظور تامین نیازهایشان با مرد ثروتمندی تن به ازدواج میدهند.
۱۰- اعتماد بنفس پایین:
 
برخی افراد با نخستین فردی که به آنان پیشنهاد ازدواج میدهد میپذیرند و ازدواج میکنند. اینگونه افراد به لحاظ اعتماد بنفس پایینشان میپندارند قابل دوست داشتن نبوده و یا ارزش، زیبایی، محاسن و هنر کافی در خود سراغ ندارند که فردی شیفته آنان گردد. آنان از ترس آنکه نکند فرد دیگری آنان را نپسندد و شاید این آخرین فرصتی باشد که در زندگی برایشان ایجاد گشته، شتابزده تن به ازدواج میدهند.(مانند دخترانی که خیلی زود ازدواج میکنند)
۱۱- اخذ تابعیت کشور دیگر:
 
اینگونه افراد برای اخذ تابعیت کشور خاصی تن به ازدواج میدهند که یک ازدواج مصلحتی محسوب میگردد.
 
 
۱۲- بی ارزش شمردن ارزش خود:
 
 اینگونه طرز تفکر در زنان به چشم میخورد. اینگونه زنان و یا دختران چنین میپندارند که وظیفه یک فرد تامین مخارج معیشتی و وظیفه یک زن تنها برآورده ساختن نیازهای جنسی مرد میباشد. آنها ارزش زن را در سطح یک همخوابه صرف میدانند. یکی از عللی که دختران جوان با مردان مسن ازدواج میکنند همین مسئله میباشد.
به خاطر داشته باشید بسیاری از محققین سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸تا ۲۴سال و برای پسران ۲۴تا ۲۸سال توصیه می کنند. معمولا اختلاف سن ۲تا ۶سال بین دختر و پسر برای ازدواج توصیه می شود.
 
بنابراین عجله نکنید و با دید گشوده شریک زندگی خود را برگزینید.
 
همچنین سعی کنید پیش از بچه دار شدن حداقل ۲سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطه شما با فرد مقابل به ثبات مطمئنی رسیده باشد.
 
 
هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای غریزه جنسی و شهوانی نیست، بلکه تولیدمثل است.
 
 بدون شک، خالق بزرگ هستی خواهان تداوم زندگی انسان روی کره خاکی است و تنها راه تداوم نسل بشر، آمیزش جنسی است. خداوند کششی بین دو جنس مخالف (نر و ماده) برقرار ساخت، که اگر این کشش میان نر و ماده نبود، آمیزشی میان دو جنس مخالف صورت نمی گرفت، و اگر آمیزش در کار نبود نسل بشر منقرض می گشت.
 
قوی ترین نیرویی که زن و مرد را به یکدیگر می کشاند، غریزه جنسی است. در حقیقت، جاذبه جنسی بین زن و مرد علت محدثه خانواده و علت مبقیه آن است؛ ولی هدف اصلی ازدواج، ارضای غریزه جنسی نیست، بلکه عاملی ورای این عامل شهوانی و تمتعات جنسی است که عبارت است از تولید نسل.
 
بهترین دلیلی که می توان بر این مدعا که هدف اصلی از ازدواج صرف تلذذ و تمتع جنسی بردن نیست جدائی مردان از زنان نازا و زنان از مردان عقیم آن هم با وجود تلذذ جنسی در حد ارضاء و وجود اقتصاد سالم و وضع معیشتی مناسب در خانه است.
 
مولر لیر، جامعه شناس جامعه شناس آلمانی می نویسد:
 
سه عامل مهم افراد را به طرف ازدواج و تشکیل خانواده سوق می دهد: نیاز اقتصادی، میل به فرزند و عشق. میل به فرزند که همان علاقمندی به بقای نسل و حفظ نوع می باشد، عشق یا لذت جنسی یا نیازهای اقتصادی به عنوان مقدمات وصول به این هدفند. بنابر نظریه کینک، جامعه شناس آمریکایی، از لحاظ جهان شناسی، وظیفه خانواده (زن و مرد) تنها امتداد نسل است و نیازهای اقتصادی یا شهوانی به عنوان مقدمه ای برای رسیدن به این هدف بزرگند.
 
مزایای ازدواج سالم و موفق چیست ؟
 
 موفقیت در ازدواج تنها در تامین مادیات خلاصه نمی شود . تحقیقات گویای این مطلب هستند که تمام افراد خانواده در یک زندگی مشترک سالم سعادتمند و کامل از مزایای آن بهره مند خواهند شد همه ما می دانیم که خداوند به مزایای زندگی مشترک آگاه است و به همین دلیل بوده که زن ها و مرد ها را تشویق به ازدواج کرده و نتیجه این تحقیقات چیزی جز سخنان خداوند نیست.
 
مزایای ازدواج موفق برای کودکان و نوجوانان آن خانواده :
تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که در آغوش گرم خانواده بزرگ می شوند برتری های بیشتر ی نسبت به سایرین دارند. از آن جمله می توان موارد زیر اشاره کرد.
- احتمال ورود آنها به مدارج بالاتر علمی بیشتر است.
- از نظر آکادمیک بچه های موفق تری هستند.
- از نظر جسمی سالم تر هستند.
- از نظر عاطفی سالم تر هستند
- احتمال خودکشی در آنها کمتر است
- ناآرامی های کمتری را در مدرسه از خود نشان می دهند.
- احتمال کمتری وجود دارد که قربانی سو استفاده جنسی شوند
- کمتر از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند
- کمتر مرتکب جنایت می شوند
- ارتباط بهتری با پدر و مادر خود دارند
- وقتی ازدواج کردند. احتمال طلاق کمتر است
- در ففر بزرگ نمی شوند
 
 
مزایای ازدواج سالم برای خانم ها:
تحقیقات نشان می دهد که خانم هایی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به خانم هایی که از ازدواج نا موفق هستند نسبت به خانم هایی که در ازدواج ناموفق هستند مزایای بیشتری دارند از جمله:
- از ارتباط خود راضی هستند
- از نظر احساسی سالم تر هستند
- از نظر مالی غنی تر هستند
- کمتر قربانی خشونت سو استفاده های جنسی و یا سایر جرم ها می شوند
- تلاش کمتری برای خودکشی انجام می دهند.
- از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند
- زیر خط فقر به سر نمی برند
- با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار می کنند
- از نظر جسمانی سالم تر هستند
 
مزایای ازدواج سالم برای مردها:
 
تحقیقات مزایای بسیار زیادی را در مورد مردانی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به سایر آقایان پیدا کرده است به نمونه زیر توجه کنید
- عمر طولانی سلامت جسمانی تامین مالی اشتغال بلند مدت
- دستمزد بالا ریسک کمتر در روی آوردن به مواد مخدر مشروبات الکلی داشتن ارتباط بهتر با فرزندان احتمال کمتر به ارتکاب به جرم و جنایت. احتمال کمتر در خودکشی
 
مزایای ازدواج سالام برای اجتماع:
زمانی که در جامعه درصد افرادی که در یک ازدواج سالم هستند بیشتر شود مزایای بی شماری به همراه آنها با اجتماع وارد می شود .
-داشتن شهروندان سالم از نظر فیزیکی
دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسی
بالا رفتن درصد افراد تحصیلکرده
کاهش خشونت های خانوادگی
کاهش امار جرم و جنایت
کاهش میان ارتکاب به جرم در نوجوانان و حوانان
کاهش میزان مهاجرت
افزایش ارزش دارایی های افراد
کاهش نیاز به خدمت مشاوره خانوادگی
 
زمان مناسب برای پیشنهاد ازدواج دادن و پیشنهاد ازدواج را چگونه مطرح کنیم 
 
پیشنهاد ازدواج دادن بی شک یکی از مهمترین و بزرگترین گامهایی میباشد که تا به حال برداشته اید. شما خواهان آن هـستـید که در آن لحظه همه چیز عالی و بـه بـهتـریـن نحو پیش رود و از آن مهمتر که میخواهید پاسخ وی مثبت بـاشـد! ایـن نکـات را هــنگام دادن پیشنهاد ازدواج مد نظر قرار دهید تا شانس موفقیت شما افزایش یابد:
۱- مطمئن گردید که فرد مناسبی را برگزیده اید:
 
واضح است نه! امــا حـقـیقت امر آن است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید بـخاطـر انــگیــزه هــای آنــی وارد آن گردید. ممکن است شما دیوانه وار همدیگر را دوست داشته باشید اما اگر هــمسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه، ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا آنکه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد. اگر در مورد فردی که میخواهید با وی ازدواج کنید تردید دارید، بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.
 
۲- مطمئن شوید هر دوی شما آمادگی دارید:
 
 پیـش از آنـکه پیـشنهاد ازدواج دهید درباره آن که در زندگی بدنبال چه اهدافی میباشید، حتــی اهداف ۵۰سال آینده خود با یکدیگر صحبت کنید. هر چه بیشتر بــا یـکدیگر در مــورد آن چـه بــرای شـما حائز اهمیت میباشد گفتگو کنید بیشتر متوجه آن میگردید که آیا با یکدیگر تفاهم و سازگــاری داریـد یــا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید. اگر شما قادر نیستــیـد کــه مخارج خود را تامین کنید، بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.
 
۳- از پدر و مادر وی اجازه بگیریـد:
 
 شـما ابـتـدا باید بدانید که آیا اگر پـیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت کرده و اجازه بخواهید، آنها را خوشنود میسازد یا خیر. ایـن نـکته شـایـد عـجیـب بـــنظر آید اما شما که نمی خـواهید پـدر زن و مادر همسر آیـنـده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنکه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.
 
 
۴- بطریقی پیشنهاد بدهید که خوشایند وی باشد:
 
به پیـشنهاد ازدواج هـمچون یک هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید. آن را بـطریقـی طـرح ریزی کنید که باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد. آیا وی رومـانتـیـک اسـت و یـا اهـل تـفریح و شوخ طبعی؟ آیا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستـگـاری کنـیـد و یا روی دیــوار درخـواست خود را بنوسید؟
 
۵- در باره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید:
 
بـرای دختـرهـا و زنـان هیچ چیز مبهوت کننده تر از یک هدیه غیر منتظره و غافلگیر کننده حلقه برلیان نمی بـاشد. امـا اگـر تـوان مالی شما اجازه این کار را به شما نمیدهد، برای یک حلقه مناسب بودجه شما کفایت میکند. اما حتما پیش از آنکه حلقه را خریداری کنید از نوع سلیـقه وی اطلاع یابـید. ایـن کار را میتوانید با سوال کردن از دوستان و یا خانواده وی و یـا مشـاهـده نوع جواهرآلاتی که وی استفاده می کند انجام دهید. اما بسیاری از دختران تـمایـل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند. بهرحال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.
۶- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت میباشد:
 
 هنگامیکه پیشنهاد ازدواج میدهید، بـاید مطمئن باشید که پاسخ وی ”بله” خواهد بود. شما میباست از قبـل در مــورد ازدواج بـه انــدازه کافی صحبت کرده و کــامـــلا از آن چه طرف مقابل از یک شریک زندگی بلند مدت انتظار دارد، آگاهی یافته باشید. درست است که میخواهید پیشنهاد ازدواج شــما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این کار بزنید.
 
۷- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید:
 
 شـما مـمکن اسـت وسوسه شوید که قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید. امـا عـاقلانه تر آن است که این خبر را تنها با یکی دو تا ازدوستان و یا نزدیکان صمیـمــی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید که رازدار و محرم اسرار شما میباشند.
 
۸- پیشنهاد خود را از حفظ نکنید:
 
صرفنـظر از آنـکه کـجـا و چــگـونــه پــیشنهاد ازدواج می دهــید، باید آن با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبـت بـه وی هـمــراه باشد. از قبل در مورد حرفهایی که میخواهید به او بـزنــید یادداشت بردارید اما دقیقا آنها را از بر نکنید. در آن لحظه به وی بگویید که چرا وی یـک فرد استـثـنایی بـوده و چـرا شما خواهان آن میباشید که باقی عمر خود را با وی سپری کنید. بـایـد جملات شما از دلتان برآید او میخواهد با یک مرد ازدواج کند و نه یک ربات!
 
۹- مکان و زمان مناسب را بیابید:
 
 مکانی کـه پیـشـنهاد ازدواج مـی دهـید می تواند: رسـتوران، پارک، سینما و یا لب دریا باشد.اما بهتر است مکانی انتخاب گردد کــه بــرای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد. فـاکتور زمان نیز بسیار مهم می بـاشــد اگر وی شرایط سختی را سپری می کند، اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود میباشد و یا آنکه از دست کسی عصبـانـی اسـت، زمان مناسبی برای این کار نمیباشد.
 
۱۰- او را دستپاچه نکنید:
 
شما ممکن است بخواهیـد پیـشنـهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود! امـا مـراقب باشیـد اشـتـیاق بـی حد شما کار دستتان ندهد. اگر وی شخص درونگرا بوده و از آن که مـرکز تـوجـه دیـگـران واقع گردید بیزار میباشد، بهتر است این کار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.
 
 
۱۱- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید:
 
صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ریزی ها، امکان دارد امور دقیقا آن طوری که شما و یا وی تصور میکردید پیـش نرود. خود را برای واکنشهای احتمالی آماده کنید.او مـمکن است دستپـاچـه شـده و یا هیجان زده گـردد و یـا آن که کاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند. وی ممکن است بگوید: ”بله-خیـر” و یــا ”شاید”. شمـا مـمکن است تصور کنید وی را کاملا می شناسید امـا از پـیـش داوری و آنکه پاسخ وی چگونه خواهد بود پرهیز کنید چون ممکن است مایوس گردید.
۱۲- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید:
 
 هـمـواره احـتـمال آن کـه وی ”نه”بگوید وجود دارد. اما دلسرد نشوید با او صحبت کنید و علت عــدم آمـادگـی وی را جـویا گردید. وی ممکن است تـنـها بـه زمـان بـیشتـری نـیـاز داشتـه بـاشـد و یا آن کـه اصلا وی دختر مناسبی برای شما نباشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی بـه آن بـبـرید تا آنکه پس از ازدواج.
 
۱۳- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید:
 

 زمـان معـیـنـی برای پیشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت ۲هفته از آشنایی خـود بـا وی پـیشـنــهاد ازدواج ندهید! زمان پیشنـهاد ازدواج هنـگامی اسـت کـه شـمـا بـــرای مــدتــی کافی به یکدیگر متعهد شده باشید. همچنین زیاد وقت را تلف نکنید شجاع باشید و حـرف دلتان را بزنید. اگر هم خیلی هم کمرو می باشید، می تـوانـید پیــشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال کنید



نظرات (0)
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, :: 1:39 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

۱، ۲، ۳ و فرزند شما شروع به حرکت می کند؛ او اولین قدم هایش را برمی دارد و شما از شادی در پوست خود نمی گنجید اما همه بچه ها در یک زمان و با یک مدل یکسان شروع به حرکت نمی کنند و هر کدامشان با ریتم خاصی پیشرفت می کنند. بعضی از بچه ها حدود ۱۰ ماهگی شروع به راه رفتن می کنند....

برخی دیگر حدود ۱۷ تا ۱۸ ماهگی راه می افتند و این موضوع اصلا تعجب آور و نگران کننده نیست و نکته این است که راه افتادن بچه ها دیر یا زودش هیچ ارتباطی به میزان هوش آنها ندارد.

اگر در راه رفتن یا بهتر بگوییم به راه افتادن فرزندتان کمی دلهره دارید یا صبوری تان کم شده، می توانید در این امر به او کمک کنید به این صورت که ابتدا دست های او را بگیرید. به صورتی که احساس کند توازنش حفظ شده است. حالا آرام آرام او را به جلو هدایت کنید. می توانید از روروؤک هم در مراحل ابتدایی (فقط مراحل ابتدایی) کمک بگیرید. برای راحتی اش بهتر است مسیرهایی را در خانه خلوت کنید تا احیانا زیر پایش چیزی گیر نکند یا از ترس خوردن به بعضی وسایل یا گیر کردن پایش به عنوان نمونه به سیم تلفن قدم برندارد. هیچ وقت از جمله هایی مثل«حواست را جمع کن داری می افتی» استفاده نکنید. این جمله ها شجاعت، جسارت و ریسک کردن را در او کم می کند.

 

 

● کفش های مناسب

برای تعادل بیشتر، از ابتدا کفش پایش نکنید. اما هر وقت اقدام به خرید کفش کردید، مطمئن باشید کودکتان در کفش هایش احساس راحتی می کند. سعی کنید هنگام خرید کفش از سایز آن اطمینان حاصل کنید نه بزرگ و نه کوچک. هیچ وقت از کفش های بچه های دیگر برای او استفاده نکنید و در نهایت اگر در ابتدای راه رفتن علاقه مند نبود کفش نپوشد اصراری نداشته باشید. سعی کنید در محیط خانه که امکان کفش پوشیدن نیست پای برهنه راه برود. ابتدای راه رفتن باید به پاهایش اطمینان کند. در این دوره سنی بچه ها بسیار با حس هایشان ارتباط برقرار می کنند به عنوان نمونه حس راه رفتن با پای پرهنه روی ماسه ها را تجسم کنید. برای او هم این کار لذت بخش است و این بدون کفش راه رفتن بعضی مواقع به راه افتادنش کمک می کند.

 

 

● اجازه راه رفتن بدون دخالت

بی شک در اولین قدم ها فرزندتان را همراهی خواهید کرد. به عنوان نمونه زیر بغل هایش را می گیرید. او در حال حاضر به تمام اشیای پیرامونش حساس و علاقه مند است. او می خواهد همه چیز را لمس کند، بگیرد یا حتی در فکرش می گذرد که آنها را جابه جا کند. اگر در اطرافتان در جمع دوستان یا فامیل کودکی همسن و سال فرزند شما بود داشتن یک همراه برای او بسیار جذاب تر است؛ همراهی که قدم های اولین را با هم بردارند و البته با دیدن کسی که همسن خودش است در ذهنش این موضوع که او هم می تواند راه برود و تعادلش را حفظ کند آسان تر از دیدن راه رفتن بزرگ ترهاست.

 

 

● روروک را فراموش کنید

این وسیله برای بچه ها تا ۶ ماهگی مناسب است اما بعد از آن تبدیل به وسیله ای برای محدودیت او می شود. در واقع حالتی پیش می آید که فرزند شما خیلی به پاهایش اطمینان نمی کند. بیشتر بچه ها با افتادن های پیاپی به پاهایشان مطمئن می شوند. از این موضوع نترسید. او با سرعت خودش پیش می رود و حس هایش به او می گوید که چه مکان هایی خطرناک هستند.

 

 

● مراحلی که باید طی شود

راه رفتن پروسه ای است که در عرض چند روز اتفاق نمی افتد. باید در این امر صبور باشید. در واقع نوزاد شما از بدو تولد در ضمیر ناخودآگاه خود به سمت راه رفتن پیش رفته است و این اتفاق مرحله به مرحله می افتد. ابتدا سر جنین شکل می گیرد، استخوان ها و ماهیچه های پشت و بازوها و دست هایش؛ حالا نوبت زانوهاست که شکل بگیرند. تمامی بچه ها کم و بیش مشابه این مراحل را طی می کنند اما قبل از راه افتادن اصلی از طرفین روی زمین می غلتد بعد روی شکم چهار دست و پا راه می رود و سپس زانوهایش را می شناسد به آنها متوسل می شود و قدم های ابتدایی را افتان و خیزان برمی دارد. در هر صورت تمامی بچه ها این مراحل را با کمی تغییرات طی کنند. او روزبه روز شما را به تعجب وامی دارد. در یک سالگی شروع می کند به راه رفتن به تنهایی یعنی علاقه مند است که این کار را تنها انجام دهد. در یک سال و ۶ ماهگی به تنهایی راه می رود. خوشحال باشید چون حوالی ۲ سالگی شاهد دویدن های او خواهید بود.

   
   
 
 
      روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )  


نظرات (0)
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:راه انداختن بچه ها ,روروك, :: 1:24 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       
سلام
دیروز پسرمو برده بودم دکتر برای کنترل تو مطب دکتر همه بچه های 9 تا 11 ماهه همشون راه میرفتن ولی پسره من تازه چهار دست و پا میره نه بابای بلده نه خاموش و روشن کردن پریز و ... تنها چیزی که بلده دست زدنه و از کلمات فقط (بابا) با ( دردر) بلده و هر وقت میخام راش ببرم نوکه انگشتاشو میزاره زمین فک میکنم شاید من بلد نیستم که چیزی یادش بدم ؟آیا مهدکودک کمکی بهش میکنه؟ به شرطی که منم همراهش باشم چون پدرش فقط با این شرط قبول میکنه ببرمش مهد ؟ تو رو خدا کمکم کنین


 


ادامه مطلب ...


نظرات (2)
پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:پيامك عاشقانه, :: 1:5 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

برگ درانتهای زوال می افتد ومیوه دراوج کما ل بنگر چگونه می افتی چون برگی زرد یا سیبی سرخ

 


به خاموشی ما منگر كه ما خود معدن رازیم/فلك بشكسته بال ما,وگرنه اهل پروازیم


در راه رسیدن به تو گیرم كه بمیرم/اصلا به تو افتاد مسیرم كه بمیرم/یا چشم بپوش از من و از خویش برانم /یا تنگ در آغوش بگیرم كه بمیرم


میگن عاشقا عشقشونو زیبا میبینند،این دفعه كه دیدمت خیلی زیبا شده بودی،نمیدونم تو هر دفعه داری زیباتر میشی یا من عاشق تر!


گر نفسی بودنیست دگرنیست دگر/هم قفسی بود نیست دگر نیست دگر


زندگی مثل یک بستنی است ازان لذت ببرید پیش ازانکه اب شود


میگن شیشه عمرآدما اگه خیس بشه،عمرشون كم میشه!میدونستی چشمات شیشه عمرمه


خداحافظ گل لادن،تموم عاشقا باختن:هم ازگریه،هم ازعشق،چه زندونی برام ساختن


اگر در صحنه زندگی به ناگه یکی از تارهای سازت پاره شد اهنگ زندگی را چنان ادامه بده که هیچ کس نداند بر تو چه گذشته است


لحظه لحظه تو رو خواستم ولی من روندیدی به تو تکیه داده بودم ولی تو ازم بریدی


بازم بی قرارمو دلواپس نگاه تو/تموم هستی منی بمون همیشه پیشه من/اگه شدم عاشق تو نزار که بی تاب بمونم/لالایی شبام تویی نزار که بی خواب بمونم


مواظب باش تو جزیزه ادم خوارها نری اخه تا بیای ثابت كنی كه ادم نیستی خوردنت!! اوناكه فرشته ندیدن


زندگی كوتاهتر از ان است كه عشق ورزیدن را برای لحظه اخر بگذاریم...


تبسم شیرین عشق گوشه اى ازنگاه خداست تنهابه نگاه او مى سپارمت


میدونى معنی 721 چیه ؟ یعنى میان 7 آسمون و 2 عالم و 1 دوست خوب مثل تو پیدا نمیشه


دوستت دارم را كجا بنویسم كه ماندگار شود! روى شبنم اگه از شاخه چكید چى ؟ روى برگ گلبرگ اگه زمستون شد چى ؟ روى بستر ساحل اگه موجا پاكش كنن چى ؟ پس بهتره لحظه لحظه هاى دلتنگیم با خودم زمزمه كنم دوستت دارم


اگه خواستى سفر كنى چشمامو فانوس راهت میكنم اگه چشمات بارون و سرده، غمى نیست پلكامو چتر نگاهت میكنم


اگرباغ نگاهم پرزخاراست،گلم تاراج دست روزگاراست،به چشمانت قسم بابودن تو،زمستانى ترین روزم بهاراست


خودتو از کسى پس نگیر،چون ممکنه تنها چیزى باشى که اون داره


وقتى پاى آدم خواب میره نمیتونى درست راه بره و لنگ میزنه!

اما اگه قلبش خواب بره اونوقت نمیتونه درست عاشق بشه و زندگیش لنگ میزنه!!!


انگار پاى ثانیه ها لنگ میشه وقتى دلى براى دلى تنگ میشه


یه طرح از چشمات بفرست ، یه آهو اینجاست میخوام روشو کم کنم !


شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت / دوریت آمد به یادم هستی ام آتش گرفت . . .


به اندازه دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !


هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد

هرچه پرستو شدم و پر زدم / هم نفسی مثل تو پیدا نشد . . .


صدای پای تو که میروی ، صدای پای مرگ که میآید . . .


ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران


چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم

آیا عشق شیرین است ؟ : بله شیرین تر از زندگی

چرا تنهایی ؟ : ویژگی عاشق هاست

لذت تنهایی چیست ؟ : فکر به او و خاطرات او

چرا می روی ؟ : برای اینکه او رفت

دلت کجاست ؟ : پیش او

قلبت کجاست ؟ : او برده

پس حتما بی رحم بوده  نه ؟ : نه اصلا

چرا ؟ : چون باز هم او را میپرستم . . .


به چیزی که گذشت غم مخور و به آن چیزی که پس از آن آمد لبخند بزن . . .


بزرگترین افسوس آدم این است:

"می خواهد اما نمی تواند، و به یاد می آورد روزی را که می توانست اما نخواست."


بزرگترین لذت در زندگی ، انجام کاریست ، که دیگران میگویند" نمیتوانی انجام بدهی " . . .


از درد سخن گفتن و از درد شنیدن ،

با مردم بی درد ، ندانی که چه دردیست . . .


رودها آواز خود را از دست میدهند ، اگر سنگها را از مسیرشان برداریم . . .


سرنوشت تصمیم میگیرد که تو با چه کسانی ملاقات کنی ، اما در نهایت

این قلب توست که تصمیم میگیرد چه کسی در زندگی تو خواهد ماند . . .


بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید . . .


برای دیدن تو ، چشم میکند گدایی / به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی . . .


یاس بوی مهربانی میدهد / عطر دوران جوانی میدهد

یاس ها یاد آور پروانه اند / یاس ها زندگی بخش خانه اند . . .


من خودم اینجا غریبم ، هیچکسو جز تو ندارم
گل من تحملم کن من یه کم طاقت بیارم


یادم باشه که یادت بدم که یاد بگیری که یادت نره که یادت همیشه تو یادمه و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره


تکرارهمه چیزتودنیا خسته کننده است.اماتو مثل نفسی........ تکرارت تضمین زندگی منه


برای عشق گریه کن،اماکسی رابه خاطرعشق به گریه کردن ننداز!! باعشق بازی کن،اماهرگزکسی را با عشق بازی نده!!


نبودن هرگز به تلخی از دست دادن یك بودن نیست، بودن هایت را هرگز از دست نده


خواستم خودموگول بزنم،همه خاطرتم روانداختم یه گوشه ای وگفتم:فراموش،یه چیزی ته قلبم خندیدوگفت:یادمه


سكوت سرد فاصله ها تنم را میلرزاند،به یاد روزهایى كه بودنت را نفهمیدم


در این صحرا مرا گرما گرفته ، غم عالم مرا تنها گرفته


اگه یك رنگ بشى باهات هستم نمك پرورده ى دستات هستم ، اگه پا روى حرمت ها نذارى هیمشه خاك زیر پات هستم


بوسه یعنى عشق خالى از گناه ، بوسه یعنى قلب تو از آن من ، بوسه یعنى تو همیشه مال من


رفتى و از رفتن تو ، قلب آئینه شكسته ، كوچه ها در خلوت شب ، پنجره ها همه بسته ، آسمان خاكسترى رنگ ، بغض باران در نگاهش ، خنجرى در سینه دارد ، توده ابر سیاهش


تو مپندار كه از یاد،تو را خواهم برد

من بدون تو به یك پلك زدن خواهم مرد


فاصلمون یه پنجره ست

پنجره رو میشه شكست

میشه كه دستتاتو گرفت

براى پیوند دو دست.


در غوغای زندگی،تا سكوت مرگ دوستت دارم!تاوان هر چه باشد: باشد.


اومدم دلت بشم حسابی مجنونت شدم//خواستم عاشقت کنم خودم پریشونت شدم

 


 

ندارم هیچ چیزى قابل تو / به جز حرفى كه گفتم با دل تو / منم ماهى، تویى دریا چه میشد / بمیرم روز و شب در ساحل تو


 

محبت تنها جوشکاری است که دلهای شکسته را رایگان جوش میدهد


 

همیشه یكی هست كه درد دلت رو بهش بگى واى از روزى كه همون یكى درد دلت باشه


 

در فصل تگرگ عاشقت میمانم

با ریزش برگ عاشقت میمانم

هر چند تبر به ریشه ام میكوبد

تا لحظه ی مرگ عاشقت میمانم.

 



پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:داستان جومونگ ورستم, :: 1:5 قبل از ظهر ::  نويسنده : عاشق       
 

کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو


به رستم چنین گفت اون جومونگ!

ندارم ز امثال تو هیچ باک

که گر گنده ای من ز تو برترم

اگر تو یلی من ز تو یلترم



رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:


منم مرد مردان ایران زمین

ز مادر نزادست چون من چنین

تو ای جوجه با این قد و هیکلت

برو تا نخورده است گرز بر سرت


بقیه در ادامه مطلب