درباره وبلاگ

عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . . ----------------------------------- یارب ز تو دل به هرکه بستم توبه بی یاد تو هرکجا نشستم توبه صدبار شکستم و ببستم توبه زین توبه که صدبار شکستم توبه ----------------------------------- به شهرعاشقانه ی ماخوش اومدین ماسعی می کنیم بهترین مطالب رو ازخدا.ازآرامش.ازعاشقی براتون بزاریم ممنون ازخوبیتون
آخرین مطالب
نويسندگان
شهرعاشقی
هرچی دل تنگت بخواد
یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 3:9 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

یه زمانی مردا یک تار سیبیلشون واسه یه شهر سند بود
الان اگه کل پشمامم بزنم، نیم کیلو پنیر نمیدن دستم

روباهى داشت با موبايلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پايين آنتن نمیده بده برات شماره بگيرم!!
روباه تا موبايل رو داد به زاغ
زاغ گفت: اين عوض اون قالب پنيری که کلاس سوم ابتدايى ازم زدی .....پدرسگ

واقعا چه حوصله‌ای داره این پشه تا طبقه ۱۰ میاد واسه ۲ قطره خون! آخه اسکل، عین همین خون تو همکف هم هست

مامور سرشماری : شما از اینترنت استفاده می کنید؟
زن : نه شکر خدا
مامور سرشماری: بچه هاتون هم از اینترنت استفاده نمی کنند؟
زن: نه خانم. ما بچه هامون رو درست تربیت کردیم

عشقی که براش زندگی خرج کردیم به ما مدیونه! بالاخره یه روز جواب محبتامون رو می ده!

شمـــایـــی کــــه "یکــــی "دوستت داره!!!!
بــــله !!! بـــا شـــما هستـــم! . . . .
هیچـــی ... فقط خــــوش بـــحالت ...

تنهایی یعنی
اگه هزار بار هم از اول تا آخر
لیست شماره های موبایلت رو نگاه کنی
نتونی یک نفر رو پیدا کنی
که باهاش درد دل کنی !!

اینجا سرزمین واژه های وارونه است:
جایی که گنج, "جنگ" می شود
درمان, "نامرد" می شود
... قهقه , "هق هق" می شود
اما دزد همان "دزد" است
درد همان "درد"
و گرگ همان "گرگ"

اگه بجای نیمه ی گمشدم دنباله اژدها می گشتم تا الان حتما پیدا کرده بودم!!!

راننده اسکناس مچاله را از من گرفت و پرسید: یک نفرید؟ مکثی کردم و بی حوصله گفتم: بله آقا، خیلی وقته



یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 3:7 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

به سلامتی‌ اون دختری که وقتی‌ تو خیابون یه لکسوز واسش بوق میزنه بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه 730 هم
داشته باشی‌... چرخ پراید عشقمم نیستی!!!

به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوس دارن وگرنه بهتر از ما رو که همه دوس دارن….

آمریکایی ها تو فکر اینن که کی برن مریخ... ما ایرانی ها نهایت فکرمون اینه که کی بریم تایلند !
سلامتی ماایرانیا

سلامتی پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه….

یکی از ترس ناک ترین جملات دوران مدرسه ،این بود که :
"یه برگه از کیفتون بیارید بیرون"
به سلامتیه بچه مدرسه ای ها

بسلامتی بی ارزش ترین پول دنیا "تومن" چون هم تو هستی توش، هم من

به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه...

سلامتي اونايي كه دوسشون داريم و نميفهمن ... آخرشم دق ميدن مارو

صلامتی همه کلاس اولی ها که تازه امسال یاد میگیرن سلامتی درسته نه صلامتی!

به سلامتی مهره های تخته نرد که تا وقتی رفیقشون تو حبس حریف به احترامش بازی نمی کن....

سلامتیه دوست نازنینی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین.... چون یه دنیا ارزو با خودم به گور میبرم.....!

به سلامتی کسی که بهش زنگ میزی.....خوابه....ولی واسه این که دلت رو نشکنه میگه:خوب شد زنگ زدی....باید بیدار میشدم.

به سلامتي آر دي...نه به خاطر موتور پيکانش.... به خاطره اينکه تو حسرت پژو ِ ...!

سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن که شبیه باباهاشون شن.نه مث جوونای امروز ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون شن.

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره....

 



یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 3:5 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

فرزند عزیزم:
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم...
وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن
وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی....
زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..روزی خود میفهمی
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نشو
یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم



یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 2:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

ازدواج مجدد به نوبه خود کمی ترس آور است؛ اما زمانیکه فردی با کسی ازدواج می کند که همسر اولش فوت شده، دچار درگیری های بسیار زیاد احساسی، مشکلات روزمره زندگی و... نیز می شود. شاید تاکنون هیچ متنی در این زمینه نخوانده باشید، اما ما قصد داریم در این مقاله شما را با پی آمد ها و شیوه های جلوگیری از بروز مشکلات در زمینه ازدواج با کسی که همسرش را از دست داده، آشنا کنیم.

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 2:56 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

برای بار اول است که با خانمی آشنا می شوید و با او قرار ملاقات می گذارید؟

 

این 10 نکته را دنبال کنید تا در نظر آنها جذاب و سرگرم کننده و در عین حال سرسخت و مقاوم جلوه کنید.

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, :: 2:54 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق