درباره وبلاگ

عشق یعنی اشک توبه در قنوت خواندنش با نام غفار الذنوب عشق یعنی چشمها هم در رکوع شرمگین از نام ستار العیوب عشق یعنی سر سجود و دل سجود ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . . ----------------------------------- یارب ز تو دل به هرکه بستم توبه بی یاد تو هرکجا نشستم توبه صدبار شکستم و ببستم توبه زین توبه که صدبار شکستم توبه ----------------------------------- به شهرعاشقانه ی ماخوش اومدین ماسعی می کنیم بهترین مطالب رو ازخدا.ازآرامش.ازعاشقی براتون بزاریم ممنون ازخوبیتون
آخرین مطالب
نويسندگان
شهرعاشقی
هرچی دل تنگت بخواد
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:57 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

آیا از دیدارهایی که منجر به برقراری رابطه نگردیده اندخسته شده اید؟ آیا از برخورد با مردانی که آشکارا آمادگی سرسپردن در عشق را ندارند، نا امید گشته اید؟

 

اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده اید و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسبت بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عشق آشنا میشوید. اگر برخی از این دلایل برایتان آشنا بود، خود را سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.

 

 

1- اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد بسیاری از زنان ناامیدیهای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای اینکه مورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صورت ذاتی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: "کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم."

 

بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تواند برای سالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: "پیشگویی کامبخش." یعنی مسئله ای واقعیت می یابد چون مردم  انتظار واقعیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکنند که باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیند. آن یک بیماری موذی است. بطور فیزیکی، بیمار را دست نخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، "من هرگز عشقی نخواهم یافت،" احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابد. بطور متضاد، هر اندازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد -- " من چنان آدم شاداب و با طراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد" -- پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.

 

اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می توانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خود را برای آنها بیان کنید، آنها نیز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگاه فکری منفی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.

 

 

2- ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب نکنید

 

خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نکته این است که بیاموزید یک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: "چندین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرند هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میبافتند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتند. حتی یکی از آنها می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند." سحر مرتب سرزنش میکرد که رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تواند خوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: "سامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، با خودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند."

 

سحر وقفه ای در روابط خود ایجاد نموده و درباره وسواس فکریش نسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: "پدرم  آدمی خوشگذران و به عنوان یک شوهر و یک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی 10 سال داشتم ما را ترک کرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک میرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر به اندازه کافی بزرگ شدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کردم که دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجام میدهم، با مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند."

 

امروز سحر نامزد دارد -- شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: " نمیتوانم باور کنم که آن همه وقت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میکردند. اما ارزش آن را داشت، چون فکر میکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم."

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 اشتباه زنان که باعث تنها ماندن آنها ميگردد



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:56 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

با کلی امید و آروز به خواستگاری دختر رویاهایتان رفته و پس از تشریفات و مراسمات فراوان تصمیم به ملاقات او میگیرید. قرار را تنظیم کرده و با اشتیاق فراوان در تعیین شده به سراغش میروید. ولی در همان لحظا ابتدایی متوجه تغییر ناگهانی در طرز برخورد او نست به خود میشود.

 

ممکن است هرچه بافته اید پنبه شده باشد. اما چرا؟ متاسفانه برخی از افراد تا محوطه هجده قدم خوب جلو میروند ولی در ضربه نهایی مرتکب اشتباه شده همه تلاشها را بر باد میدهند.

 

در این قسمت پنج اشتباه بزرگی که مردان هنگام ملاقات اولیه شریک زندگی آینده خود مرتکب میشوند را میخوانید.

 

1- او را لمس نکنید

 

چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظ اجتماعی نباید تا زمانیکه با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید.سعی نکنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید. برخی مردان به اشتباه تصور می کنند که لمس کردن باعث روشن شدن موتور طرف مقابل شده و وی نیز همان کار را انجام خواهد داد. در حالی که برعکس این مسئله درست میباشد. هرقدر بیشتر سعی کنید دست او بگیرید، به همان اندازه تمایل وی برای گرفتن دست شما کمتر خواهد شد.

 

یک مرد عاقل خودش را کنار کشیده و به همسرش اجازه میدهد که در صورت تمایلش دست او را بگیرد. به این ترتیب انسانی باکلاس و متشخص در نظر وی جلوه خواهید کرد.

 

2- درباره زنان دیگر صحبت نکنید

 

درمورد همسر یا نامزد قبلی خود حرف نزنید. در مورد دختر شگفت آوری که روزی خیال ازدواج با او را داشتید و در رویاهای خود او را می پروراندید، سختی به میان نیاورید. فکر کنید. وقتی زنی از مرد دیگر پیش شما تعریف میکند، دچار پریشان حالی می شوید. فضای اولین دیدار خود را با همسر آینده تان با صحبت نکردن درباره زنان دیگر رومانتیک و جذاب نگاه دارید.

 

3- فخر فروشی نکنید

 

همه زنان بارها و بارها شندیده اند، صدها و یا هزاران مرتبه.هرقدر بیشتر به لاف زدن و بالیدن به خود بپردازید، از جذابیت کمتری برخوردار خواهید گشت. اجازه دهید او به تدریج به محاسن شما پی ببرد.بجای بیان قابلیتهای خود برای تحت تاثیر گذاشتن وی، بگذارید شما را به عنوان انسانی مبهم و اسرار آمیز که نمی تواند درکش کند، تجربه نماید. این عمل باعث خواهد شد که او میزان علاقه اش برای خبردار شدن از وضعیتهای گوناگون شما از قبیل شرایط پولی، ورزشی، کاری و غیره افزایش چشمگیری بیاید.

 

4- گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید

 

برخی اوقات مردان بدون فکر کردن و حتی بدو ن اینکه بدانند چه کار میکنند، صحبت را به موضوعاتی سنگین و منفی می کشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای برای اینکار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و کاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. این کاری روماتیک نیست! در مورد تروریسم، ویروس سارس و یا اینکه مدیر شما آدم بداخلاقی است،صحبت نکنید.جزئیات دلایل جدا شدن از همسر یا نامزد قبلی خود را بازگو ننمایید. موضوعات سنگین را کنار بگذارید!

 

5- در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید

 

زنان از شنیدن صحبتهای جنسی متنفرند. برخی از مردان اینکار را انجام میدهند ولی شما قرار نیست به این عمل مبادرت ورزید چون می خواهید متفاوت باشید. مایل نیستید از طریق گفتن اینکه چقدر به مسائل جنسی اهمیت میدهید او را تحت تاثیر قرار دهید. دوست ندارید به برخی چیزها تلویحا" اشاره کنید تا این تصور را در او بوجود آورد که میتوانید قهرمان رویاهای جنسی او باشید. خیر. شما میخواهید آرام و با کلاس باشید. اگر در ملاقات آغازین با شریک آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بکشید در حقیقت به میزان احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید کرد.

 

خوب، آقایان اینهم از این. اکنون شروع کرده و در خواستگاری بعدی این پیشنهادات را بکار برده و نتیجه را حتما" به ما گزارش کنید.

 

بخاطر داشته باشید: اگر آنچه که صحصیح است را انجام دهید، او از دست شما رها نخواهد شد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 5 اشتباه بزرگ مردان در اولين ملاقات



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:55 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

دیگر از این بدتر نمی شود. احساس مریضی می کنید، نمی توانید لب به غذا بزنید و نمی دانید که چه احساسی دارید و به چه فکر می کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی میکنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.

 

اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می کنیم.

 

برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می کنید و احساس می کنید که کسی هست که دوستتان می دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساسا فوق العاده ای به شما دست می دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری ها ،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیکی با فرد داشته باشید.

 

بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت-- نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.

 

از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی شوند، پس سعی کنید که تا می توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.

 

تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک میکند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.

 

وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.

 

اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده ی من بهتر است از هر گونه رابطه ی جنسی در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.

 

ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 4هفته اول آشنايي دوران نامزدي



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:54 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

چرا معمولاً تمایل داریم که تمام احساسات قلبی، و افکار ذهنی خود را با کسی که عمیقاً به او اهمیت می دهیم و دوستش می داریم، در میان بگذاریم؟ چرا دوست داریم که صمیمت خود را تا آخرین حد نسبت به این افراد ابراز کنیم؟

می دانید چرا؟ این امر جزء پرسش هایی بوده که من به شخصه، تا کنون بارها و بارها از خودم سوال کرده ام.

 

من احساس می کنم که تمام این واکنش ها را تنها به این خاطر انجام می دهیم، چرا که دوست داریم طرف مقابل نیز یک چنین کارهایی را در قبال ما انجام دهد؛ برای اینکه در اعماق قلب خود عشق، عاطفه، و مهربانی آنها را طلب می کنیم به همین دلیل از اعماق وجود خود به آنها عشق می ورزیم. هر کسی دوست دارد که مورد عشق و علاقه و احترام دیگران قرار بگیرد! و من احساس می کنم که هیچ اشکالی وجود ندارد که در ازای عشق ورزیدن به دیگری انتظار دریافت عشق داشته باشیم.

 

شاید بتوانم بگویم که من در زمینه عشق و علاقه کارشناس نیستم و تنها می توانم نام دانش آموز بر روی خودم بگذارم، اما به هر حال می خواهم چند نقطه نظر شخصی را که در مورد ابراز صمیمت تجربه کرده ام، در این قسمت در اختیار شما قرار دهم.

 

چرا هیچ کارشناسی در این زمینه وجود ندارد

 

به این دلیل که عشق در شکل ها و فرم های مختلفی بروز می کند، تمام انسان ها با یکدیگر متفاوت هستند، عشق را به طرق مختلف ابراز کرده و دریافت می دارند، هیچ کس نمی تواند به طور کامل کلیه روش های عشق ورزی را فرا بگیرد، به همین دلیل هیچ کارشناس کارکشته ای در این زمینه وجود ندارد؛ اما به هر حال همه ما در زندگی روزمره خود انواع جدید آن را تجربه می کنیم. پس می توان گفت که تک تک ما به نوعی جزء دانش آموزان کلاس عشق به شمار می رویم.

 

خوب برگردیم به مطلب اصلی، کجا بودم؟ بله، داشتیم در مورد ابراز صمیمت با هم صحبت می کردیم؛ خوب است، ادامه می دهیم!

 

آشکار ساختن احساسات؟؟

 

ابراز صمیمت تنها به گفتگو و برقراری رابطه با طرف مقابل باز می گردد، به گونه ای که با صداقت کامل احساسات خود را با او در میان بگذارید و هیچ گاه قضاوت اشتباهی در مورد شریک زندگی خود نکنید. لازم به ذکر است که احساسات هم می توانند خوب باشند هم می توانند بد باشند، می توانند سازنده و یا ناسالم باشند، اما همانند چاقو که هم می توان از آن در آشپزی استفاده کرد و هم می توان با آن آدم کشت، باید در مسیر مناسب از آنها بهره گرفت. به عبارت دیگر، روشی که شما از طریق آن احساسات خود را به نمایش گذاشته و آنها را به طرف مقابل انتقال می دهید، جزء مواردی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. روش درست این است که شریک زندگیتان نه تنها معنی کلمه هایی را که به زبان می آورید، متوجه می شود، بلکه با این روش او معنای چیزهایی که در ذهن دارید اما به زبان نمی آورید را نیز از روی حرکات بدن و حالات صورتتان متوجه می شود.

 

بنابراین ابراز صمیمیت در بیان احساسات، افکار، عقاید، ایده ها، ترس ها، امیدها و آرزوها خلاصه می شود. با این روش خود واقعیمان را به کسی که برایش ارزش و اهمیت بسیار زیادی قائل هستیم، نشان می دهیم. می توانید از اینجا شروع کنید:

 

4 شیوه

 

شیوه 1# صادقانه در کنار هم بنشینید و در مورد موضوعات مختلفی که هر یک دوست دارد در مورد آن کمی آشکار تر صحبت کند، مانند: احساسات، افکار، ترس ها و غیره با هم به گفتگو بپردازید. اگر می خواهید در نهایت به نتیجه دلخواه برسید، هر دو طرف باید در بحث شرکت فعال داشته باشند.

 

شیوه 2# به هم قول بدهید که دیگر از این به بعد زمانیکه می خواستید در مورد مسائل مختلف صحبت کنید هیچ یک از طرفین قضاوت نسنجیده ای در مورد طرف مقابل از خود ابراز نکند. به عبارت دیگر هیچ کس حق ندارد به دیگری بگوید که احساسات و ترس های تو در مورد مسائل مختلف مزخرف و احمقانه است. بلکه با روی خوش باید آنها را بپذیرد. اگر شما دائما بخواهید شریکتان را قضاوت کنید، آنوفقت طرف مقابل سرخورده شده و ترجیح می دهد که احساساتش را با شما در میان نگذارد و نهایتا به هیچ کجا نمی رسید و در همان موقعیت اولیه باقی خواهید ماند.

 

شیوه 3#  فکر می کنم آسان ترین جایی که می توان بحث را شروع کرد، صحبت کردن در مورد آمال و آرزوهای ذهنی است. شما صحبت کردن با هر کسی را می توانید با بیان آرزوهایتان شروع کنید، فقط کافی است جایی را برای شروع پیدا کنید. دقت داشته باشید که این امر نیازمند گذشت زمان و اندکی تلاش می باشد، پس دست به دست هم دهید و یکدیگر را آماده کنید. گاهی اوقات اتفاق می افتد که شریکتان ساکت می ماند و ترجیح می دهد که چیزی به زبان نیاورد، اما شما صبور باشید، موقعیت هایی هستند که در آن افراد ترجیح می دهند در مورد موضوع مشخصی در آن زمان مشخص، صحبت نکنند اما با گذشت زمان خودشان با روی باز از قضیه استقبال کرده و در مورد آن با شما به گفتگو می نشینند.

 

شیوه 4# در عین حال باید همیشه به خاطر داشته باشید که ما احساسات خود را تنها با کسانی در میان می گذاریم که ما را احمق تصور نمی کنند و در حین گفتگو، احساس آرامش به ما می دهند. برای صحبت کردن، باید محیطآرامی را به وجود آورید که شریکتان در آن احساس راحتی کند و بدون هیچ محدودیتی بتواند به احساسات شما گوش دهد و عواطف خودش را نیز با شما در میان بگذارد و در عین حال از انجام چنین کاری لذت ببرد. مراقب رفتار و حرکات دست و بدن خود باشید! به راحتی می توانید دریافت که چه زمان طرف مقابل به شما گوش نمی دهد و به احساساتتان توجهی ندارد.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 4 روش براي ابراز صميميت



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:53 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

یکی از بزرگترین جدال های زندگی بر سر موضوعاتی نظیر پول، سکس، و بچه هاست. از آنجایی که این مقوله ها جزء مواردی هستند که احساسات افراد را بیش از پیش تحریک می کنند، شاید کمتر کسی بتواند در مورد آنها به راحتی و بدون جر و بحث صحبت کند. البته این امر در حالی است که نه تنها شما می توانید از بروز هر گونه نزاع و جر و بحث خود دداری کنید، بلکه می توانید به وسیله آنها ارتباط خانوادگی خود را نیز بهبود بخشید. اگر در مورد این موارد دیدگاههای واقع بینانه ای داشته باشید، به راحتی می توانید از هر گونه درگیری و مشکلی در روابط خود جلوگیری نمایید.  پول، سکس ، و فرزند از جمله منابع ایجاد مشکلات بسیار زیادی به شمار می روند و در هر رابطه ای می توان آنها را به وضوح مشاهده کرد؛ بنابراین می توان پیشنهاد کرد که باید زمانیکه این مسائل در زندگی مطرح می شوند با اندکی احتیاط با آنها برخورد کنیم.

 

پول یکی از منابعی است که فشار و استرس بیش از اندازه ای را ایجاد می کند و باعث بروز اختلاف نظر در روابط می شود. بسیاری از زوج ها در مورد مسائل مالی با یکدیگر مشاجره می کنند و این کشش های ابدی سبب می شود که اضطراب و استرس بیش از اندازه ای در روابط ایجاد شود. یکی از راههایی که می توان تنش های مربوط به مسائل مالی را کاهش داد، این است که هر دو نفر باید در بحث مربوط به مسائل مالی شرکت فعال داشته باشند. اگر هر دو نفر از منابع مالی که در اختیار آنها قرار گرفته آگاه باشند و از مخارج و هزینه های ماهیانه نیز خبر داشته باشند، می توانند درک بهتری از اینکه از نظر اقتصادی در کجای کار هستند داشته باشند. در این حالت اگر هم مشکلی ایجاد شود، هیچ یک از طرفین با این حساب که هیچ گونه پشتیبانی ندارند، خلع سلاح نخواهند شد. یکی دیگر از مسائلی که دارای اهمیت ویژه ای می باشد این است که هر دو نفر باید در مورد تصمیمات مالی پر اهمیت با یکدیکر مشورت کرده و جویای نظریات یکدیگر بشوند. با این روش خیال هر دو نفر راحت می شود و در تصمیم گیری نظریات، عقاید و احساست هر دو نفر در نظر گرفته می شود. در چنین صورتی زوجین تصور می کنند که مانند یک تیم هستند و باید دوشادوش هم عمل کنند؛ اما از سوی دیگر اگر یکی از زوجین بدون مشورت کردن با دیگری خرید بزرگی را انجام دهد با این کار خود به رابطه آسیب می رساند چرا که طرف دیگر احساس می کند همسرش به او اهمیت نداده و به همین دلیل احساس آسیب دیدگی و لطمه خوردگی بسیار زیادی پیدا می کند. زمانیکه زوجین مسئولیت های اقتصادی را با یکدیگر در میان می گذارند، در مقایسه با آن زمانی که اینگونه مشکلات را با یکدیگر در میان نمی گذارند، مشکلات کمتری برایشان به وجود می آید.

 

سکس هم می تواند یکی از منابع ایجاد مشکل در روابط باشد.

 

رابطه جنسی بیش از اندازه، نبود آن به میزان کافی و یکنواختی، جزء شکایت های رایج هر رابطه ای هستند. با برنامه ریزی در این مورد می توان جلوی تعداد بسیار زیادی از این نزاع ها را گرفت. شاید کمی این کار به نظر غیر رمانتیک برسد، اما باید حقیقت را پذیرفت و قبول کرد که این کار مثمر ثمر واقع خواهد شد . در واقع فرزندان و مشغولیت های دیگر زندگی گاهی اوقات وقتی برای انجام این کار برای خانواده ها باقی نمی گذارند و تنها در صورتی می توانید این نیاز را برآورده کنید که از پیش برای آن برنامه ریزی کرده باشید. برنامه ریزی خانواده ها را خاطر جمع می کند که به هر حال این کار را هر چند وقت یکبار انجام می دهند و دیگر اینطوری نیست که این نیاز آنها مجبور شود دست به سینه به صندلی خود تکیه بدهد و ببیند که ضروریات دیگر زندگی یکی پس از دیگری جای او را می گیرند. یکی دیگر از شکایت های رایج تجربه سکس روتین، یکنواخت، و خسته کننده می باشد. می توانید برای جلوگیری از این مشکل نیز هر چند وقت یکبار چیزهای جدید ی را امتحان کنید. یکی دیگر از روش هایی که در این مورد جواب می دهد این است که در مورد مسائلی که در رابطه جنسی دوست میدارید و هچنین در مورد مسائلی که تمایلی به انجام آنها ندارید، با شریک زندگی خود صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید که در مورد تمایلات دوست داشتنی و نداشتنی اش با شما با روی باز صحبت کند. سکس بخش سالم و ضروری هر اتباطی به شمار می ورد اما در عین حال می تواند یکی از مباحث مشکل زا در هر ارتباطی باشد البته اگر به درستی هدایت نشود.

 

فرزندان نعمت های خداوند هستند، اما به هر حال می توانند به عنوان منبع مشکلات بسیار زیادی در روابط به شمار روند.

 

یکی از مباحثی که در مورد فرزند باعث ایجاد مشکل می شود، این است که آیا هر دو نفر تمایل به بچه دار شدن دارند و یا خیر. اگر تنها یکی از طرفین دوست داشته باشد که بچه دار شود و دیگری تمایلی به این کار نداشته باشد، آنوقت است که خانواده یکی از بزرگترین منابع مشکلات را تجربه می کند. اگر هر دو طرف آمادگی قبول تعهد بچه دار شدن را ندارند، بهتر است طرف دیگر هم کوتاه بیاید و تا زمانیکه هر دو نفر این آمادگی را پیدا کنند می بایست دست نگه دارند. اگر  در حال حاضر در رابطه باز هم فرزندانی وجود داشته باشند، باز هم ممکن است از جنبه های دیگر برای شما مشکلاتی را ایجاد نمایند. در این زمینه جر و بحث در زمینه آموزش تکنیک های نظم و انظباط میتواند برای خانواده ها مشکل ساز جلوه کند. پدر و مادر ممکن است هر یک، نمونه های تعلیمی مربوط به خود را داشته باشند و بخواهند همانی را که خودشان تصور می کنند صحیح است، به کودک آموزش دهند که با این وجود نیز باز هم نه تنها رابطه دچار مشکل خواهد شد، بلکه کودک هم آسیب می بیند و دچار اغتشاش می شود. برای اینکه بتوانید از جنگ و نزاع در مورد بچه ها خودداری کنید پیش از هر چیز باید با همسرتان به این نتیجه برسید که شما در قبال کودکانتان مسئول هستید و باید تعهداتی را اجرا نمایید و هر دو نفر باید دست در دست هم در تربیت فرزندان نقش خود را ایفا کنید.

 

پول، سکس و فرزند از جمله مواردی هستند که بیشتر اوقات موجب بحث در میان خانواده ها می شوند. اما اگر خانواده ها یاد بگیرند که چگونه باید با این موارد کنار بیایند آنوقت هر یک از این موارد مشکل زا خود می تواند موجبات شادی و خوشحالی خانواده را فراهم آورد. از جمله نکاتی که همواره باید به یاد داشته باشید این است که نباید هیچ گاه عقاید خود را به دیگری تحمیل کنید و همیشه سعی کنید که پیش از این که مشکلی ایجاد شود در مورد آن بحث و گفتگو نمایید و بدون شکایت کردن رسیدن به موفقیت در رابطه را راس اهداف خود قرار دهید.

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 3 مشکل اصلي روابط: پول، سکس و فرزند



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 3:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : عاشق       

مجلات ویژه خانم ها اطلاعاتی در اختیار ما قرار می دهد که هیچ کجای دیگر نمی توان یافت. آنها دیدگاهی زنانه را به ما نشان می دهند که اکثر آقایون شناختی از آن ندارند. اینکه خانم ها چطور رفتار و اعمال آقایون را تعبیر می کنند، انتظارات واقعی آنها چیست و خیلی چیزهای دیگر.

هدف ما آشنا کردن شما با این بینش جنسی است. مقالات ما برگرفته از نوشته های خانم ها برای خانم هاست، اما با بینشی که برای مردها بسیار باارزش است.

 

احساسات جنسی او

انکار همسرتان برای هم بستر شدن با شما، هر بار که از او تقاضا می کنید، می تواند دلیلی فراتر از آن سردرد ساختگیش باشد. سایت مردمان به شما کمک می کند با درونی ترین مسائل جنسی خانمتان آشنا شوید تا بتوانید رابطه تان را با او ارتقاء بخشید.

 

احساس می کنید که نمی خواهید

اگر بگوییم زنان از نظر جنسی موجوداتی بسیار پیچیده هستند، بیراه نگفته ایم. همه می دانند که ارگاسم شدن برای خانم ها خیلی سختتر از آقایون است. در این مقاله می خواهیم به علت این مشکل بپردازیم و به شما نشان دهیم که چطور مثل مردها بتوانید به راحتی از ارگاسم لذت ببرید.

 

ببینید دقیقاً چه اتفاقی می افتد

فقدان میل جنسی موقتی به این معناست که شما طبیعتاً سکس را دوست دارید اما مدتی است که این میل را در خود نمی بینید. فقدان میل جنسی دراز مدت به این معناست که چند وقتی است که این شور و حرارت در شما از بین رفته است. میل جنسی کم یعنی شما سکس می خواهید اما بدنتان نمی خواهد و از نظر جسمی انگیختگی جنسی مغز را رد میکنید. دستگاه تناسلی شما خشک میماند و حساسیت شما به لمس کردن آن از بین رفته است.

 

اگر از کاهش میل جنسی رنج می برید، سریعاً به پزشک زنان مراجعه کرده و از او بخواهید یک چک آپ کامل روی شما انجام دهد. علت این مشکل معمولاً جسمی است و به دلایلی مثل جراحی های لگن خاصره مثل بیرون آوردن رحم، بالا بودن فشار خون، کشیدن سیگار، کلسترول بالا، تغییرات هورمونی مثل بچه دار شدن و همچنین استفاده از برخی داروها برمی گردد.

 

اگر خوب فکر کنید، فقدان میل جنسی موقتی معمولاً از بروز یک اتفاق ناشی میشود. جدا از اتفاقات آشکاری مثل بچه دار شدن، اتفاقات دیگری هم در این زمینه دخیل هستند، مثل استرس، خستگی، مرگ یکی از عزیزان، تنش در رابطه، و هر چیز دیگری که ممکن است باعث ناراحتی شما شده باشد. اگر توانستید آن اتفاق را تشخیص دهید، راه حل مشکل را تقریباً پیدا کرده اید. دلیلش استرس زیاد است؟ به اولویت هایتان دوباره فکر کنید. اگر غصه دار یا عزا دارید، به خودتان زمان بدهید تا بهبود یابید.

 

اگر یک سال یا بیشتر است که میل جنسی نداشته اید و نمی دانید دلیل آن چه بوده است، آنوقت است که باید بنشینید و یک فکر اساسی کنید. صادق باشید. شاید یکی از مهمترین دلایلی که میل جنسیتان این مدت تحریک نشده این باشد که رابطه تان رابطه ی درستی نیست یا از شریک جنسیتان خوشتان نمی آید. اما خوشبختانه با کمی حرف زدن و آموزش دیدن می توانید این مشکل را  به راحتی از میان بردارید.

 

آیا ناخودآگاه از سکس خودداری می کنید؟

بیشتر وقت ها واقعیت ناراحت کننده تر این است که مشکل شیوه ی شریکتان نیست، بلکه عدم علاقه شما به اوست. بااینکه راه های زیادی برای حرارت بخشیدن به زندگی جنسیتان وجود دارد، اما اگر واقعاً به طرفتان علاقه مند نباشید شاید نتوان کاری کرد. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید در آن رابطه عاری از سکس بمانید یا نه.

 

سکس می تواند ابزار بسیار عالی برای تهییج روابط باشد. اگر همسر شما همیشه عطش جنسی دارد، رد کردن منبع اصلی لذت او، راضیتان می کند. گاهی اوقات –به ویژه وقتی عصبانی هستید—آگاهانه این کار را می کنید. سایر اوقات اگر واقعاً اذیت شده باشید، اینکار به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد. مشکلات جنسی معمولاً فقط به خودِ سکس مربوط می شوند و گاهی می تواند نشانه ی این باشند که رابطه چندان مستحکم نیست.

 

 

از جنبه مثبتِ قضیه

این هم به همان اندازه متداول و البته به همان اندازه برای زندگی جنسیتان مخرب است: شما خیلی به شریک جنسیتان نزدیک شده اید. سکس در ابتدای رابطه تان با این فرد چطور بوده است؟ اگر خوب بوده و هنوز هم مجذوب آن هستید، باید بدانید که صمیمیت در رابطه باعث عقب راندن شور و اشتیاق جنسی می شود. تعجب کردید نه؟ اما خوب است بدانید که زوج هایی که معمولاً صمیمی ترین و بهترین رابطه عشق و عاشقی را دارند، بدترین زندگی جنسی را دارند. یکی از مهمترین الزامات تداوم یک رابطه جنسی، تازگی است. اگر آنقدر با طرفتان جور شده اید که همه علایق و سلایقتان باهم یکی شده است، مطمئناً رابطه جنسیتان سخت تر خواهد شد. زوج هایی که خیلی به همدیگر نزدیک نمی شوند و همیشه به خود اجازه می دهند که چیزهای تازه را امتحان کنند و دیدگاهی خاص خود را داشته باشند، همیشه زندگی جنسی بهتری باهم خواهند داشت.

 

چند نکته دیگر:

دلایل پزشکی را بررسی کنید. قبل از هر چیز برای ارزیابی شیوه زندگی، سلامت عمومی، داروها و سطح هورمون ها، یک مشاوره ی کامل پزشکی انجام دهید.

میل جنسی یک تصمیم است. به خودی خود اتفاق نمی افتد، شما باید باعث شوید که اتفاق بیفتد. مسئولیت انگیزش خود را بپذیرید. ببینید چه چیزهایی باعث تحریک شما می شود و چه چیزهایی میلتان را از بین می برد.

حداقل هفته ای یکبار با همسرتان قرار سکس بگذارید. علاوه بر این یک قرار، سه قرار ملاقات دیگر هم باهم در هفته داشته باشید که بدون انجام سکس داخل اتاق کنارهم باشید. این قرار ملاقات ها را در راس اولویت هایتان قرار دهید. وقتی زمانش فرا می رسد با اشتیاق در رابطه شرکت کنید و خواهید دید که شما هم به اندازه ی او لذت خواهید برد.

همسرتان را متهم نکنید. اگر او می خواهد که به فلان شیوه با شما سکس کند، غر نزنید و شکایت نکنید که چرا وقتی نمی خواهید مجبورید کاری را انجام دهید. درعوض همه ی  تلاشتان را به کار گیرید که از سکس لذت ببرید، همین!

 

در سکس ارگاسم نمی شوید

مشکل را بررسی کنید

 

گاهی ممکن است اصلاً و به هیچ عنوان ارگاسم نشوید و گاهی ممکن است بسیار سخت ارگاسم شوید. مشکل شما کدام است؟

 

 

چند نکته:

اطلاعات خود را از بدنتان بیشتر کنید. می توانید از کتاب های آموزشی، به ویژه کتابهایی که درمورد ارگاسم صحبت میکند، استفاده کنید. هرچه اطلاعاتتان درمورد سکس کمتر باشد، اگر زن باشید، ارگاسمتان دشوارتر خواهد بود.

نمی توانید ارگاسم شوید؟ احتمالاً یک مشکل عمیق روانی برای آن وجود دارد. این مشکل می تواند یک تجربه ی زود هنگام باشد که ضربه ی شدیدی بر شما وارد کرده است اما شما آن را به خاطر نمی آورید. گاهی مغز برخی اطلاعات را که تصور می میکند برای ما دردآور است، از ما پنهان میکند. اما فقط مغزتان نیست که می تواند چیزها را به یاد آورد، بدنتان هم می تواند. اگر فکر میکنید اشکالی در کار است اما مطمئن نیستید که آن چیست، یا به طور کل از سکس احساس ناراحتی میکنید، حتماً با یک روانشناس مشورت کنید.

همسرتان توانایی رساندن شما به ارگاسم را ندارد

 

باید بگویم که تقریباً %77 خانم ها فکر میکنند که شریک جنسیشان نمیتواند آنها را به ارگاسم برساند. حتی آنهایی که این جرات را دارند به طرفشان آموزش دهند که برای ارگاسم شدن آنها چه باید بکنند. اما چرا؟ شاید دلیلش این است که طرفشان نمیتواند به همان مدت طولانی کاری که آنها می گویند را انجام دهد. اما نکته جالب این است که تحقیقات نشان می دهد مردها دوست دارند به آنها بگویید که چه باید بکنند. تنها دلیلی که باعث می شود زود دست از کار بکشند این است که چون ارگاسم خودشان خیلی سریعتر است فکر می کنند که شما هم باید همینطور باشید. باید به آنها بگویید که شاید تا 20 دقیقه هم طول بکشد تا ارگاسم شوید، آنوقت آنها با خیال راحت کارشان را ادامه می دهند.

 

اگر هنوز هم نمی توانید ارگاسم شوید، می توانم راهکاری به شما معرفی کنم. ابتدا از شریک جنسیتان بخواهید به تحریک سایر قسمت های حساس بدنتان بپردازد. وقتی هر دوی شما بدانید که می توانید ارضاء شوید، فشار روحی وارد بر شما کمتر خواهد شد. هرچه طرفتان بیشتر با روشی که شما برای سکس کردن می پسندید انس بگیرد، کم کم می توانید از طریق سکس با همسرتان به ارگاسم برسید. اجازه بدهید او همه ی تلاشش را برای ارگاسم کردن شما بدون استرس به کار گیرد. سعی کنید روش ها و تکنیک ها جدید را بین خود آزمایش کنید تا ببینید کدام برای شما کارآمدتر است.

 

 

چند پیشنهاد:

 

درمورد سکس مطالعه داشته باشید. کتاب های خوب و مفید بخوانید و از شریک جنسیتان بخواهید که همین کار را بکند.

 

با گذاشتن نامی دیگر بر سکس مشروع، آن را عملی طبیعی جلوه دهید تا دیگر عملی زشت و ناشایست را در ذهنتان تداعی نکند.

 

نگران اینکه بقیه چه فکری درموردتان میکنند نباشید. همیشه نگران این هستیم که طرفمان چه فکری درموردمان میکند یا اگر مادرمان بفهمد چه فکری می کند. دست ازاین فکرها بردارید. هروقت دیدید ذهنتان درگیر چنین موضوعاتی می شود با آن مقابله کنید.

 

دست از خرده گرفتن بر اندامتان بردارید. بله شما کامل نیستید اما هیچ انسان دیگری هم در جهان وجود ندارد که کامل باشد. با این افکار مقابله کنید. مثل مردها رفتار کنید: وقتی جلوی آینه می ایستید به جای متمرکز شدن روی نقاط ضعفتان، به نقاط مثبتتان بیندیشید.

 

گذشته ی جنسی خود را بررسی کنید. چه پیامهایی درمورد سکس از والدینتان دریافت کرده اید؟ چه تجربیات دیگری در گذشته داشته اید که امروز بر شما تاثیر گذاشته باشد؟ با یک دوست مطمئن صحبت کنید. با شریک جنسیتان صحبت کنید. و اگر با هیچکدام از اینها دوست نداشتید، با یک متخصص روانشناس مشورت کنید.

 

موقع سکس کردن، فقط به لحظه حال توجه داشته باشید. روی احساسات آن زمان خود متمرکز شوید. اگر فکر میکنید که ذهنتان به سمت افکار منفی می رود—یا حتی به سراغ کارهایی که باید انجام دهید—به سرعت این افکار را پس بزنید. حتی نباید تمرکزتان بر ارگاسم باشد. فقط باید از آنچه در همان لحظه اتفاق می افتد لذت ببرید. 

روانشناسی - ازدواج و خانواده - 3 مشکل اساسي خانم ها در رابطه ي جنسي